نارکیــــــژ

...ای جامه‌ات لبم که انار است

نارکیــــــژ

...ای جامه‌ات لبم که انار است

چه بسیار زنانی که روح‌شان باکره مانده .. ! چه بسیار مردانی که به فتح ِ تپّه های کوچک ِ خوش آب و هوا رضا داده اند و آرام نگرفته اند .. چه بسیار شیرزنان و شیرمردانی که در پناه ِ آغوش های کوچک به بند کشیده شده اند و درَندگی از یاد برده اند .. چه بسیار آدم های لایق ِ هم که هر کدام گوشه ای از دنیا گیر و گرفتار شده اند .. چه بسیار زنان ِ تنها و چه بسیار مردان ِ تنها . چه بسیار زنان ِ جسوری که بی حیا خوانده می شوند و چه بسیار مردان ِ دیوانه ای که به حماقت متهم .. چه بسیار من ! و چه بسیار تو ! چه بسیار زنان و مردانی که کوه‌شان را یکی بی تقلّا ، بی تلاش ، بی جنگ تصاحب کرده .. چه بسیار مردان و زنانی که دیر رسیده اند ، و کیست که بگوید دیر رسیدن به‌تر از هرگز نرسیدن است ؟! اگر روزی که آفت به جان ِ عشق زده بود ، حسابش را رسیده بودیم ، حالا جرات نمی کردند چکمه بر گردن ِ عشق بگذارند و نفسش را بگیرند . اگر بوس و آغوش ِ عاشقی ها را به جماعت ِ شکم و زیرشکم نشان نداده بودیم ، حالا کسی مرد ِ خط زدن ِ عشق از زندگی‌هامان نبود ، کِی بوته ی حقیر ِ عقل می توانست کنار ِ درخت ِ کهنسال ِ ریشه دار ِ عشق سر بلند کند ؟ ما فتح نمی شویم ؛ ما بِکر باقی می مانیم ، ما جسور و شوریده سر و دیوانه می مانیم تا روزی که همین زمانه ی نامرد تن و روح‌مان را به هم برسانَد . مرا در آغوش تو ، و زنان ِ دیگر را در آغوش ِ هم قد و قواره‌شان غرق کند . روزی برسد که کثرت ِ دنیای ِ مدرن‌شان را به زباله دان ِ خودشان بسپریم و به وحدت برسیم .. چه بسیار من و چه بسیار تو.. !

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی