تنها چیزی که خوب بلدم دوست داشتنِ توعه.
مثل پیدا کردنِ یه همزبون تو کشورِ غریب، مثل پیدا کردن یه مسجدِ کاهگِلی کوچیک وسط خیابونای لاسوگاس، مثل پیدا کردنِ یه آدم واقعی گوشهی تاریکِ بازار مسگرهای مریخ؛
پیدات کردم! تو دنیایی که همه تبدیل به آدمبزرگ شده بودن.