هیچ وقت نیا! بگذار نداشته باشمت. برایم همینقدر دستنیافتنی باش، همینقدر بعید، همینقدر دوووور...
بگذار به جای اینکه یک روز سرم داد بزنی و سرت داد بزنم و حرمتهای بینمان بکشند، گَردِ غصهی نداشتنت بپاشد روی صفحهصفحهی زندگیام و یک روز بتوانم برای دختر کوچکم قصه ی هزار و یک شبِ زندگیِ غمانگیزم را بگویم... برو. برو رفتهی هیچوقت نیامده... بگذار همان مردِ خاطره سازِ رویاهایم باشی. من هرگز از دوست داشتنت نمیکاهم...